آدمهاي ساكت را اينگونه نبين



هركجا ديدي يك نفر دارد تنها چاي ميخورد



يا مثلا هدفوني در گوش دارد

 

و تنها قدم ميزند



يا حتي آنكه گوشه ديواري ايستاده

 

و تنها سيگار ميكشد



بي شك بدان اين همه تنهايي را

 

جايي خالي ميكند



يكي با موسيقي ،‌

 

يكي با نقاشي ،‌

 

يكي با طراحي



و يكي هم مثل من مي آيد اينجا

 

و حرفهايش را مينويسد



آري آنكه تنهاست ،‌

 

خيلي حرف دارد ،‌

 

خيلي درد دارد



فقط كسي را پيدا نميكند

 

براي گفتن حرفها و دردهايش



و مجبور است با خودش بگويد ..

 

فقط با خودش



یک شنبه 26 / 7 / 1392برچسب:, |

خدا را چه دیدی!


کار نشد ندارد...


شاید در این پاییز...


دردهایم ...


تا ابدیت...


خزان شوند...


شاید!!!



یک شنبه 26 / 7 / 1392برچسب:, |

حوصله

 
 

 

نه حوصلـــه ی دوســـت داشتــن دارم

 



نه می خواهـــــــم کسـی دوستــم داشتـه باشد

 


ایـن روزهـــا ســـــَــــردم ...

 



مثـل دی , مثـل بهمـــن, مثـل اسفنــــــد

 



مثـل زمستــــ ـــــان

 



احســــــاسـم یـخ زده

 



آرزوهـــــــــایـم قندیــــل بستــه

 

 



امیــــــدم زیــر بهمــن ســرد احســاساتم

 

 

دفــــــــن شـده

 

 

 



نه به آمـــــدن ی دل خوشــم

 

 

 

و نه از رفتـــــن ی غمگیــن



ایـن روزهـــا پــُر از سکـــــــــوتـم....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



پنج شنبه 25 / 7 / 1392برچسب:, |

 
 

سکوت  من

 


زخم زمانه ای است

 


که لبخندهایـــــــــــــــم را

 


به خواب های زمستانی داده است

 


نگاهی می کنم از درد

 


و تمام  فریادهای خفته ام را

 


بغض می کنم.....



پنج شنبه 25 / 7 / 1392برچسب:, |

تناقض

 
 

زن که سیگار میکشد،

 


یک تناقض پر معنی است...!

 


یعنی:

 


روحی ظریف،

 


با زخمی

 


مردانه...



جمعه 24 / 7 / 1392برچسب:, |

بهانه

 
 

این روز‌ها بهانه بیشتر می‌‌گیرم

 


قرص زیاد می خورم ( مسکن ... چه تسکینی ؟؟)

 


قهوه‌هایم را تلخ تر می خورم

 


بد و بیراه می گویم

 


به همه.. به زمین و زمان.. به تو..

به جای خالی‌ِ تو

 


به مادرم

(که با تردید.. می‌‌ایستد و می گذارد چهار چوبِ در قابش کند)

 


به عکس‌هایی‌ که خودم با دست‌های خودم گرفتم

 

و حالا نگاهشان می‌کنم




این روز‌ها در حسرتم

 


در حسرتِ نامه‌هایی‌ که باید بنویسم ( و نمی‌‌نویسم)

 


در حسرت نامه‌هایی‌ که باید بنویسی‌ ( و نمی‌‌نویسی)

 


در حسرت شعر‌هایی‌ که هر واژه‌اش میشد برای تو باشد و دیگر..

 


(هست.. هست.. هنوز هم هست )


این روز‌ها بهت زده ام

 


چطور میشود همه کسِ یک نفر باشی‌

 


و از لحظه‌ای تا لحظه ی دیگر، دیگر هیچ چیزی برایش نباشی‌ ؟؟

 


چطور می‌‌شود یک نفر همه کس زندگیت باشد

 


حتی اگر خودش دیگر نباشد ؟



این روز‌ها در جوابِ ساده‌ترین سوال‌ها مانده ام

 


بهانه میگیرم

 


و قرص میخورم..



جمعه 24 / 7 / 1392برچسب:, |

به درک

 
 

یه دوش آب گــــــــــــــــــــرم....

 


یه لباس راحــــــــــــــــــــــت....

 


یه چــــای تـــــــــــــــازه دم....

 


یه موسیــــــــقی ملایــــم...

 


به درک که بعضی مشکلات حل نمیشن!!



شنبه 23 / 7 / 1392برچسب:, |

 
 

 

یه سری دخترا هستن ،

 

کلا نوشته هاشون مخاطب خاص نداره...

 


دوست دارن بلند بخندن و از ته دل بخندن ،

 

اما واسه دلبری نیس...

 


یه ذره مغرورن نه از یه ذره بیشتر...

 


سر به زیرن

 

اما سر به هواییشون عمدی نیس...

 


شیطونن اما بی منظور

 


اگه موزیکشون صداش بلند از جلف بازی نیس ،

 

این جوری خوشن...

 


اهل ادا اصول نیستن

 

اما یه وقتایی نازمیکنن نازای دخترونه...

 


حساسن ، دل نازکن ،

 

یه وقتایی دلشون می شکنه...

 


سعی می کنن خوب باشن ،

 


لبخندشون رنگ مهربونی داشته باشه...

 


لاک صورتیشون ،

 

موهاشون که یه ذره پریشونه ،

 

اینا از پاکیشون کم نمیکنه ،

 

فقط یه کم فانتزی فکر می کنن...

 


یه سری دخترا خاصن...

 


اینجورین



شنبه 23 / 7 / 1392برچسب:, |

 

هیچ وقت نذار کار به اونجا بکشه که زنی

 

نیاز هاش رو خواهش کنه ...

 


و اگه کشید ،

 

بیشتر از اونی که خواسته براش بذار ...

 


که باورت کنه ...

 


اگه نه !!!!

 



... منتظر باش ...

 


منتظر بهونه گیریش ...

 


سکوتش ...

 


کم حرفیش ...

 


زنگ نزدنش ...

 


نبوسیدنش ...

 


نخواستنش ...

 


چشمای غمگینش ...

 


رفتنش ... 

 




رفتن ...



شنبه 23 / 7 / 1392برچسب:, |

چایی

 
 

می شود تنهایی بچگی کرد

 


تنهایی بزرگ شد

 


تنهایی زندگی کرد

 


ولی چای غروب های دلگیر جمعه را

 


که نمی شود تنهایی خورد؟

 



یک شنبه 19 / 7 / 1392برچسب:, |

یه وقتایی هست که با تمام وجود

 

دلت میخواد یکی تکونت بده...

 


تکونت بده بگه چقدر میخوابی، بسه دیگه!!

 


تو هم کورمال کورمال بری گوشیتو چک کنی

 

ببینی که یه اس ام اس برات اومده..!!

 


\"هنوز خوابی تنبل؟\"

 


که یهو یکی دستشو میزاره رو شونت میگه

 

به چی فکر میکنی؟

 


تازه به خودت میای...

 


دوباره دردات، دلتنگیات، بغضات شروع میشه...!

 


پیشه خودت میگی خدایا چرا اینطوری شد،

 

همه چیز که خوب بود!؟

 


اونجاست که میفهمی

 

تو خیلی وقته مُردی،

 

ولی با همین خاطره ها،

 

با همین نفس مصنوعی ها

 

هنوز جسمت تکون میخوره



یک شنبه 19 / 7 / 1392برچسب:, |

بالاخرﻩ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

 


ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡِ ﺳﺎﺩﻩ،

 

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﯾﮏﺧﯿﺎﻝِ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻧﺒﺎﻓﯽ ...

 

ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﻧﮑﻨﯽ،ﻣﯽ ﺑﺎﺯﯼ

 


ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

 

ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯼ ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...

 


ﮐﻪ ﺳﺮ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩِ ﺗﻌﻬﺪ، ﯾﮏ ﻫﻮﺱِ ﺷﯿﺮﯾﻦ

 


ﭼﺸﻤﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...

 


ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

 


ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰﺑﻤﺎﻧﯽ ...

 


ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ

 

ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺮﯼﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ...

 

ﻭ ﭼﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖﺁﻭﺭﺩﻥ ...

 


ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺑﻬﺎﻡ ﺑﺎﺷﯽ،

ﻧﻪﯾﮏ ﺟﻮﺍﺏِ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ...

 


ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﻫﺖ ﺭﺍ ﺳﻔﺖﺑﭽﺴﺒﯽ،

 

ﻧﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...

 


ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ

 

ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮔﭗ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ،

 

ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ

 


ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ

 


ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﯼ

 

ﺑﺎ ﺭﻭﯾﯽ ﮔﺸﺎﺩﻩ

 


ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ

 


ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ...



یک شنبه 19 / 7 / 1392برچسب:, |

پیکت و ببر بالا ؛


بزن به سلامتیه آرزوهایی که

 


هیچگاه لمس نکردی . . 



بزن به سلامتیه عشقی که

 


طالعش با تو نبود و هنوزم دوستش داری . . 

 



بزن به سلامتیه شبهایی که

 


تو در تنهایت گریه کردی

 


و ندونستی چرا . . 

 



بزن به سلامتیه دوستانی که

 


از پشت خنجر زدند . . 

 


بزن به سلامتیه اون که گفت

 


دوستت دارم

 


اما

 


تا آخرش

 


نموند . . . !!!



یک شنبه 19 / 7 / 1392برچسب:, |

 

اگر عاشق کسی دیگر شوم،

 


دیگر همانند گذشته دلتنگ ات نمی شوم .

 


حتی دیگر گاه به گاه گریه هم نمی کنم .


در تمام جملاتی که نام تو در آنها جاری ست ،

 

چشمانم پُر نمی شود .



تقویم روزهای نیامدنت را هم دور انداخته ام .



کمی خسته ام ، کمی شکسته .



کمی هم نبودنت مرا تیره کرده است .



اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را

 

هنوز یاد نگرفته ام .



تنها “خوبم” هایی روی زبانم چسبانده ام .



مضطربم .



فراموش کردن تو

 

علیرغم اینکه میلیونها بار به حافظه ام سر می زنم



و نمی توانم چهره ات را به خاطر بیاورم ،

 

من را می ترساند .



دیگر آمدنت را انتظار نمی کشم .



حتی دیگر از خواسته ام برای آمدنت گذشته ام .



اینکه از حال و روزت باخبر باشم ،

 

دیگر برایم مهم نیست .



بعضی وقتها به یادت می افتم ،



با خود می گویم : به من چه ؟



درد من برای من کافی ست ....



آیا به نبودنت عادت کرده ام ؟



از خیال بودنت گذشته ام ؟



مضطربم .



یا اگر عاشق کسی دیگر شوم ؟



باور کن آن روز تا عمر دارم

 

تو را نخواهم بخشید ...

 

 

 



یک شنبه 19 / 7 / 1392برچسب:, |

شما

 
 

ش مثل "شما" شما که دوری

 

شما که نه "تو" هستی نه "او"

 

شما که ترجیحت دوری و دوستیست

 

شما که عطر خوب میزنی نه برای بوی خوبش،

 

حال خوبش برای جاماندنش بعد از خودت...

 

شما که نبودن همیشه ترجیحت به بودن است

 

شما که در دسترس نبودن آرامت میکند

 

به همین "ش" اول "شما" قسم!!!

 

یک روز دلت ضعف میکند برای "تو" شدن

 

برای "او" روزی که "او" میشود "شما" ... 



جمعه 17 / 7 / 1392برچسب:, |

دلتنگم ...


دلتنگ گذشته ام !


دلتنگ آن دخترک خام و کوچک


که همه چیز را زیبا میدید !


نمیدانم ایراد از کجاست .


از من ؟!


از زمانه ؟!


از آدم های اطراف من ؟!


نمیدانم !


هیچ نمیدانم !


این روزها درک و فهمیدن همه چیز


علامه ی دهر بودن می طلبد !


کاش همچنان خام می ماندم !


خواب در دنیای بیخیالی ...


دنیای شیرین معصومیت و کودکی ...



چهار شنبه 15 / 7 / 1392برچسب:, |

لیاقت

 
 

اگه نمیتونی تو بدترین شرایطم

 

منو تحمل کنی

 

پس قطعا

 

لیاقت منو تو بهترین شرایطم نداری"



چهار شنبه 15 / 7 / 1392برچسب:, |

بدهکار

 
 

از آدم ها بگذر !

 


دلت را گنده تر کن !

 


ناراحت این نباش که چرا جاده رفاقت با تو ...

 


همیشه یک طرفه است ...

 


مهم نیست اگر همیشه یک طرفه ای !

 


شاد باش که چیزی کم نگذاشته ای

 


و بدهکار خودت ...رفاقتت ...و خدایت نیستی !



چهار شنبه 15 / 7 / 1392برچسب:, |

 

وقتــــــــــــــی میگویم دیگـرسراغم نیــــــا

 

 

 



فکـرنکن فراموشت کردم یادیگه دوست ندارم 

 

 

 



نــــــــــــــه ...

 

 

 



من فقــــــــط فهمیدم

 

 

 


وقتــــــــــــی دلت بامن نیســـــــــت ...

 

 

 



بودنت مشکلــــــــی

 

 



روحل نمیکنـــه..

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



سه شنبه 14 / 7 / 1392برچسب:, |

از قوی بودن خسته ام

 


دلم یک شانه میخواهد

 


تکیه دهم به آن

 


بی خیاااااااااال همه دنیا

 


و دلتنگی هایم را ببارم..........

 



سه شنبه 14 / 7 / 1392برچسب:, |

برگ های پاییـــــزی سرشار از شعور درخت اند

 

و خاطرات سه فصل را بر دوش می کشند ،

 


آرام قدم بگذار....

 


بر چهره ی تکیده ی آن ها

 


این برگها حُرمت دارند....

 


درد پاییـــــز ،درد ” دانستن ” است...

 



سه شنبه 14 / 7 / 1392برچسب:, |

ﺑـﻪ ﺑـﻌـﻀـﻴـﺎ ﺑـﺎﺱ ﺑـﮕـﻲ ﻋـﺰﻳـﺰﻡ

 


" ﻣـﺮﻫـﻢ ﺑـﻮﺩﻧـﺖ " ﺑـﺨـﻮﺭﻩ ﺗـﻮ ﺳـﺮﺕ

 


ﺷـﻤـﺎ " ﺩﺭﺩ ﺑـﻲ ﺩﺭﻣـﻮﻥ " ﻧـﺒـﺎﺵ

 


ﻭﺍﺳـﻪ ﻣـﺎ ﻛـﺎﻓـﻴـﻪ...



سه شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

دلم گرفته ...

 

فریاد هم آرامم نمی کند،

 

باید سیگاری روشن کرد،

 

قدم زد،

 

دور شد،

 

از این شهر،

 

از مردمانش...

 

و گم شد،

 

در تنهایی ...!



دو شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

دختری که همیشه خوشتبپه و بوی عطر میده

 


دختری که مودبِ

 


دختری که وقتی میخوای ببینیش

حتما باید از قبل دعوتش کنی بهجایی مشخص

 


دختری که وقتی میخوای ببینیش حتما باید به خودت برسی

 


دختری که چهره اش معصوم باشه

 


دختری که خوب برقصه

 


دختری که تورو به خانوادش معرفی کنه

 


دختری که خالی ببنده اما دروغ نگه

 


دختری که هِی چِکِت کنه

 


دختری که وقتی ناراحت میشه سریع اشک تو چشاش جمع بشه

 


دختری که محکم دستتو بگیره 

 


دختری که انگشتای کشیده داشته باشه

 


دختری که عصبانیتش هم قشنگ باشه واست

 


دختری که شیطنتش همرو عاصی کنه و تورو آروم



!!! راحت نگذر ازش !!



دو شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

عادت

 
 

ﺧﺪﺍﻳﺎ ...

 


ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﺋﻲ ﺍﺕ ﻗﺴﻢ !

 


ﺩﻝ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺭﺍ

 


ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻗﺴﻤﺘﺶ ﻧﻴﺴﺖ

 


ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺪﻩ ..



دو شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

لازم

 
 

ﻓــــﺮﻗـــــﯽ ﻧﻤﯿــــــ ﮑﻨــــــﻪ ﮐــــــﻪ 



ﺣــــــــــــــــﮑﻢ ﭼــــﯽ ﺑــــﺎﺷـــــــــــﻪ ....



ﺗـــــــــــــــــــــــــﻮ...



ﻫﻤﯿــــــــــــــــــــــﺸﻪ



ﻻﺯﻣــــــــــــــــــــــﯽ ....



دو شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

اخطار

 
 

ﻫﻤﻪ ﺍﺧﻄﺎﺭ ﻫﺎ " ﺯﻧﮓ " ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ

 


ﮔﺎﻫﯽ

 


" ﺳــــــﮑﻮﺕ"

 


ﺁﺧــــــﺮﯾﻦ " ﺍﺧﻄــــــﺎﺭ" ﺍﺳﺖ...



دو شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

ﻣﺮﺍ ﺑﺒﻮﺱ ...

 


ﺑﮕﺬﺍﺭ

 


ﭘﺎﯾﯿﺰ

 


ﺳﺮﺩر ﮔُﻢ ﺷﻮﺩ

 


ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ

 


ﯾﺎ ﺍﺯ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼِ

 


ﺗﻮ



دو شنبه 13 / 7 / 1392برچسب:, |

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد

 


نه جای به خاطرم تعطیل میشود

 


نه در اخبار حرفی زده میشود

 


ته خیابانی بسته میشود

 


نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود

 


تنها موهای مادرم کمی سپیدتر میشود

 


پدرم کمی شکسته تر

 


اقواممان چند روز آسوده از کار

 


خواهرم پس از چند روز خاطراتم را

 

در ویترین طلافروشی ها فراموش میکند!

 


برادرانم از سختی کار برای لقمه ای نان

 

یادشان میرود خواهری داشته اند

 


دوستانم بعد خاکسپاری موقع خوردن کباب

 

آرام آرام خندهایشان شروع میشود


من فقط تنها گورکنی را خسته کنم...

 


و مداحی که الکی از خوبی هایم میگویید

 

و اشک تمساح میریزد..



یک شنبه 12 / 7 / 1392برچسب:, |

بغض

 
 

خدایا!

 


من میگذرم،

 


اما تو نگذر!

 


ازکسانی که،

 


این بغض شبانه رابه من هدیه دادند!!!



یک شنبه 12 / 7 / 1392برچسب:, |

هر چقدر كه سرتو گرم كني،

 

هر چقدر كه حواستو پرت كني ،

 

هر چقدر كه دور و برتو شلوغ كني،

 

باز تو يه لحظه مياد و مچتو ميگيره ...

 

دلتنگــــيو مي گم..!



یک شنبه 12 / 7 / 1392برچسب:, |

بهانه

 
 

ﺩﻟﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ


ﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ ؟!


ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻫﺎ ،


ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺯﺩﺩ


ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﺒﻮﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ،


ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﭘﯽ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﺪ


ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﺒﺮﯾﺴﺖ


ﮐﻪ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ


ﺗﺎ ﮔﻼﯾﻪ ﺍﯼ ﻧﮑﻨﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ...



یک شنبه 12 / 7 / 1392برچسب:, |

انسانها تکیه گاه خوبی نیستند

 

باید آموخت زندگی کردن را 

 

بدون وابستگی به دیگران



یک شنبه 12 / 7 / 1392برچسب:, |

آدم

 
 

گاهی یه جوری میشکننت که ،

 


وقتی تیکه هاتو به هم میچسبونی

 


یه آدم دیگه میشی ...



یک شنبه 12 / 7 / 1392برچسب:, |

 
 

 

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،

 


ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ ...

 



ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،

 


ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ

 



ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،

 

ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،


ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ

 



ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،


ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ



یک شنبه 5 / 7 / 1392برچسب:, |

اشتباه

 
 

اشتباه می کنند بعضی ها



که اشتباه نمی کنند!



باید راه افتاد،



مثل رودها



که بعضی به دریا می رسند،



بعضی هم به دریا نمی رسند...



رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!

 



یک شنبه 5 / 7 / 1392برچسب:, |

پاییز

 
 

می پسندم پاییز را


که معافم می کند


از پنهان کردن دردی


که در صدایم می پیچد


اشکی که در نگاهم می چرخد


آخر همه می دانند


سرما خورده ام!


همین .....



چهار شنبه 1 / 7 / 1392برچسب:, |