فاصله

 
 

واحد اندازه گیری فاصله

"متر " نیست

" اشتیاق " است !

مشتاقش که باشی

حتی یک قدم هم ،

فاصله ایی دور است



دو شنبه 20 / 4 / 1390برچسب:, |

خودکشی

 
 

یک جایی می رسد که آدم

دست به خودکشی می زند،

نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند...

نه!

قید احساسش را می زند.......



جمعه 29 / 4 / 1390برچسب:, |

زن که باشی

درباره‌ات قضاوت می‌کنند؛

در باره‌ی لبخندت

که بی‌ریا نثار هر احمقی کردی

درباره‌ی زیبایی‌ات

......که دست خودت نبوده و نیست

درباره‌ی تارهای مویت

که بی‌خیال از نگاه شک‌آلوده‌ی احمق‌ها

از روسری بیرون ریخته‌اند

درباره‌ی روحت، جسمت

درباره‌ی تو و زن بودنت، عشقت، همسرت

قضاوت می‌کنند

تو نترس و زن بمان

احمق‌ها همیشه زیادند

نترس از تهمت دیوانه‌های شهر

که اگر بترسی

رفته رفته

زنِ مردنما می‌شوی



جمعه 29 / 4 / 1390برچسب:, |

موفقیت

 
 

همین چیزای کوچیک منو خوشحال میکنه

هر موفقیتی منو خوشحال میکنه

حتی اگر کوچیک و ناچیز باشه



شنبه 29 / 4 / 1390برچسب:, |

دقیقا همونطوری شد

 

همونطور که تو 

فکر میکردی

یا باید بگم میترسیدی

میترسیدی

که یه روز بلند بشی از خواب

من دیگه نباشم

دیگه خوش اخلاق نباشم

دیگه مهربون نباشم

دیگه مال تو نباشم

همیشه میترسیدی از دستم بدی

و چه زود

چه راحت

منو از دست دادی

خودت منو به این روز نزدیک و نزدیکتر کردی



شنبه 29 / 4 / 1390برچسب:, |
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
     
 
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش


شنبه 28 / 4 / 1390برچسب:, |

وبلاگ

 
 

بعد از مدت ها یاد وبلاگش می افتم

و آدرسش را تایپ می کنم...

خنده ام می گیرد از اینکه

من خیلی وقت ها یادم می رود بلاگش را ببینم

و می دانم که او وبلاگ من را جزو اولین ها می بیند همیشه...

 

 

پ.ن.

آخه میدونم که هیچ وقت آپ نخواهد شد


 

 

 



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

سرم رو آوردم بالا ،‌

به سبک فیلمای کیمیایی نگاش کردم

و گفتم:‌« ببین...مرد اونیه که بتونه بد باشه، اما نخواد ،نکنه

از سر بی عرضگی خوب بودن رو نمیشه گذاش

به حساب مردونگی... ok؟؟  



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

جدی

 
 

میدونی‌ ؛

 

فکر میکنم زیادی جدی گرفته بودمت.



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

خواب

 
 

گفت: « خوابت رو دیدم.»

من الاغ نبودم،

دختر بودم

که تا بیست و خورده ای سالگی

نمیدانستم مرد ها همه خواب میبینند.

 

 

پ.ن.

خواب خریدن دستبند



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

نمیدونم چرا به شکل احمقانه ای

مطمئن بودم اون جزء اون دسته از مرد ها نیست.

 

و به شکل احمقانه ای نفهمیدم

هنوز هم که یک دسته بیشتر وجود نداره!!



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

اسمش چه مــهدی باشد یا مســیح

 

مکـه باشد یا اورشلیـم

همین که امیدی هست

همین که نور باشد،

یعنی تاریکی ماندگار نمی شود...



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

دوست

 
 
وقتی تنهاییم، دنبال دوست می گردیم
 

پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم
 

وقتی که از دستش دادیم دنبال خاطراتش می گردیم
 
 
و همچنان تنها می مانیم!!



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

fack call

 
 

حتی تماسهایت

 

جعلی شده اند

درست مانند

افکارت

حرفهایت

هیچگاه

جاعل خوبی نبودی



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

هر چیز

 
 

گاه مي مانيم

كه كدام درست است حقيقت يا واقعيت

در هر حال به چشمانت بياموز

كه هر چيز ارزش ديدن ندارد

و هر چيز ارزش فكر كردن!!!!



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

انتقاد

 
 

 

براي آنكه از تو انتقاد نكنند ،

نه حرفي بزن ،

نه كاري كن

و نه كسي باش !



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

فریب

 
 
بعضي مردم را ميتوان هميشه
 
يا تمام مردم را بعضي وقت ها
 
فريب داد
 
ولي نمي توان همه مردم را
 
براي هميشه فريب داد !



پ.ن.
اما تو همیشه خودت رو فریب میدی


شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

 
 

نبودن يه خوابه.

گاهی بايد يکی سکه بده،

بالا سرت جیغ بکشه،

يا آب سردی تو صورتت بريزه بلکه بيدار شی،

اما اون يکی تو دنيای هپروت غرقه،

اين دنيا جاييه که تا اطلاع ثانوی برای هيچکس جا نيست.

 

تماشای ديدن مقاومت و بزرگی آدما

و يا ساده ترش تحمل کردن ادا و اصولا

و به هر سازی نی لبک زدن و دمبل و ديمبل

و يا کنار اومدن با همه شرايطی که تو ميسازی

و ديگران ميپذيرن جالبه،

تو رو ياد چيزی ميندازه که

هرگز عرضه شو نداشتی داشته باشی.

واژه ی حسرت برانگيزی چون " صبوری " . 

 

(حق با کسی نيست که ميبينه،

حق با کسيه که ميدونه !

قرمز کردن خاطره های آبی 

و بعد ريختن شکسته هاش تو یه کيسه ی سيا ،

جسارتا فقط واسه گول زدن رهگذرهای سر راهيه.

و  تو بيشتر از چيزی که مينويسم ميدونی ) .

 

. .

 

چند روزه آروم ميشينم.

عين يه دلقک عاقل که ميخواد

ادای آدمای حرفه ای يوگا رفته رو دربياره.

تمرکز ميکنم.

اون من ديگه م بهم ميگه گاهی زمین خوردن

و رو زمین نشستن بهتر از سرپا ایستادن و راه نرفتنه.

و من ف ک ر ميکنم.نه به يه فنجون خاطره 

که از عمد ميشکنه و بعد منکر شکستنش ميشيم ،

شايد به تو و زخم های عميق تر از انزوا.

 

و نتيجه اينه که رسيدن هميشه آرزو نيست.

گاهی همين آرزوهان که گوشزد ميکنن

نبايد بود و نبايد رسيد.



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

تو فانی ميشوی،من باقی می مانم.

نع !

من فانی شدم

تا

باقی بمانم.

...

تو پر از سرعت تنها شدنی ،

من پر از وسوسه محو شدن ...



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

همیشه

از دوست داشتن های ناشیانه

ترسیده ام.

و از همین روست

که دوست داشتن را

نیاموخته ام ..

..

تو و فلسفه هایت

تلف خواهید شد.

تابستان  امسال.


 


 

پ.ن.

فلسفه های خاص خودت



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

راه برو روی جهان

بخند،شادی کن

 اما ،

خودت را بیرون نکن از خودت

برای کسی..



شنبه 27 / 4 / 1390برچسب:, |

کهنترین دشمن پیوندها

با چندش نگاهش

مرا می نگرد مخفیانه

و دارایی ام را  

عشق را

داغی درونم را

با لبخندی مسموم

به سُخره می گیرد

مشتاق پای کوبی

به جشن فسردنها ، گسستنها .

می رقصد ،

نیمه شبها در مقابلم

در تاریک ترین زوایای اتاق خاموشم .

رقص شکارچیان ، قبل از شکار.

می نگرم او را و به تو می اندیشم

دلم قرص میشود .

نگاهم می لرزد مثل دستهایم

  

اشکها برای لمس تصویرهای زنده در ذهنم

بالا می روند از روی هم

پیشی می گیرند برای دیدن همدم تنهایی هایم

بره ی کوچک خنده یی تلخ

بین گله ی گرگهای گریه رها می شود

تلفیق عجیبیست !  

می خندم و می گریم

به بیهودگی لحظه هایی که بی تو تلف شد

به پرسه ی شبهای سرد سر در گمی

به شنیدن ترانه های بی مصداق عاشقانه

به خیرگی نقشهای دل انگیز

هم آغوشی لیلی و مجنون

نشسته بر میناتورهای ظریف نقاشی

خوب یادم هست که حک شده بود

روی بشقابهای آبی میوه خوری مادر بزرگ

به ساحل نشستنهای نا مفهوم

و شمارش بی وقفه ی موجهایی که

تهی از خیال تو بود

چه شبهایی را که سر به بالین آرامش نهادم

بی دغدغه با تو بودن

چه بی خوابی هایی

که به ضرب قهوه ها ی غلیظ

و رمانهای طولانی ساخته می شد

راستی چرا بیدار می نشستم ؟

 

پشت پرچین اندیشه ام 

آرامشی پوشالی ساخته بودم 

غوطه ور در غفلت از بلندیهای با شکوه عشق

و اینک

بغض می فشارد

گلوی احساسم را

دوباره

کهنترین دشمن پیوندها

با چندش نگاهش

مرا می نگرد مخفیانه

 

می ترسم

از تکرار آن روزهای بیهوده و شبهای غفلت بار

حسرت از گذشته و بیم از آینده را

تقسیم میکنم بین روزها و شبهایم

نکند روزی ...

غمگین ترین آواز ها

بهترین مرهم شود دردهایم را ؟

به هرزه های نگاهش

ایستاده در زوایای تاریک اتاق خاموشم

دور باد ! می گویم

 

از حضورش برچمبره  چرخش ساعت  

ازعقرب زهر آلود عقربه ها باید ترسید

بر می خیزم باتری ساعت دیواری اتاقم را

در می آورم

نمی میرد این ضحاک

فقط به خواب می رود

روزی آیا ...

بیداری او ، خواب مرا آشفته نخواهد کرد ؟

ترس و پرهیز چاره ساز نیست

تـَوَکـَّلتُ عَلی العِشـق

باید صبور بود

صبور ...



شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

یادمان باشد

آنهایی که به جای فریاد زدن سکوت میکنند،

یک روز به جای اینکه صبر کنند،

در را باز میکنند و میروند


 

پ.ن.

منم دقیقا همین کار رو کردم



شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

با یه شکلات

 

شروع شد

یادم رفته ؟!

شکلاتش

تلخ بود



شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

خدایا

 

در این روز

بزرگ

سرنوشتی نو

را برایم

مقدر فرما



شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

دیر

 
 
حرفهای ما هنوز نا تمام
 
تا نگاه می کنی وقت رفتن است.
 
باز هم همان حکایت همیشگی,
 
پیش از آنکه با خبر شوی
 
لحظه عظیمت تو ناگزیر میشود
 
آه
 
 
ای دریغ و حسرت همیشگی
 
ناگهان چقدر زود دیر میشود...


شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

عشق

 
 

بعضیا دروغ عشقشونه

 

بعضیا عشقشون دروغه

اما تو

هر دو



شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

یه...

 
 

یه فراق

 

یه عزا

یه سوم

یه قربان

یه برات



شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |

پیمان

 
 

 

می خواهم پیمان را بشکنم...

 

بگشایم دفتر دل را ...

 

عیان سازم راز درون را



شنبه 23 / 4 / 1390برچسب:, |

ای کسانی که ایمان آوردید

 

 

دست از سر مخاطب خاص بردارید

 

وای به زلخیای این دنیا

 

وای به یوسف گم گشته (همان مخاطب خاص)



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

اگه اون تونسته فراموش کنه، منم میتونم

 

 

 می بینی؟ هنوز دوسش داری

 

 از کجا معلوم؟

 

هنوز میخوای کارایی رو بکنی که اون کرده



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

IQ

 
 

وقتی برای بار هزارم

 

چیزی را برای کسی توضیح دادید

 

 

و او باز هم همان کار را تکرار کرد

 

بدانید مشکل از IQ جلبکیش نیست

 

مشکل از نخواستن است...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |
تنها خوبانند که نسبت به خوبی خود تردید دارند

 

همینه که باعث میشه خوب بمانند

بدها

هرگاه خوبی میکنند

از اون آگاه میشن

ولی خوب ها

هیچ نمی دانند

زندگی را صرف بخشیدن دیگران می کنند

اما نمی توانند خود را ببخشند...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

زرشک

 
 

مادر به کودک: بیا زرشک پلوت رو بخور

 

 

کودک: گفتم که...

من از اون غذاها نمی خورم. همه شون زرشکی شدن

 

مادر: اینقدر از نعمت های خدا ایراد نگیر پسرم. گناه داره ها!

 

کودک: نخیرم!

گناه خودت داری که نعمت های خدا رو زرشکی کردی...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

 

انسان هم دگردیسی دارد

 

 

پوست می اندازد

 

اما نتیجه،گاهی دیو می شود

 

نه پروانه...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

رابطه

 
 
بعضی رابطه ها

 

 

ریشه شان خشکیده

 

امیدی به سبز شدن دوباره ی

 

برگ های زردشان نیست...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |
کسی که یک جا خوب است یک جا بد

 

 

خوبیش تقلبی ست

 

کسی که در میدان علم خوب است

 

کسی که در میدان عمل خوب است

 

اما همسر بدی ست

 

پدر بدی ست

 

حتم بدان که

 

خوبی علمی اش،خوبی عملی اش

 

خوبی بدلی ست...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

پایان

 
 
تو در میان این سطرها دراز کشیده ای

 

 

سرانجام, به خواب خواهی رفت

 

روزی که سکوت در میان هر هجا سکنی کند

 

و من نقطه ای را که آغاز تمام پایان هاست

 

در آخر این سطر ها خواهم گذاشت...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

دلگیر

 
 

می گفت دلت را بگیر تا نگیرد

 

می گفت دلت را قاضی کن

تا درست تصمیم بگیری

می گفت دلت را با احساست درک کن

و با احساست با آن حرف بزن

....

و همیشه من زمین خوردم

چون

فرق بین وهم و احساس را نمی فهمیدم...

 

پ.ن: دلگیر مباش،دلت که گیر باشد رها نمی شوی.

خداوند بنده گان خود را با آنچه بدان دل بسته اند می آزماید.

چقدر این روزها آدم های دل شکسته و احساساتی دور و اطرافم زیاد شده.



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

فردا

 
 

دنبال کسی برای امید دادن نباشید

 

هیچ کس به اندازه ی خود شما

 

نمی تواند بهتان ثابت کند که:

 

فردا روز دیگریست

 

عاری از اشتباهات

 

و پر از شادی..


پ.ن: فردا روز دیگری ست...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

دل خر

 
 
دلها علاوه بر اینکه رشوه نمی پذیرند،موجودات سمجی هم هستند!

 

اصلن عقل خیلی بهتر از دل است با دوتا دلیل دست و پاشکسته

و دو تا دروغ مصلحتی سرش را می اندازد پایین می رود پی کارش

اما این دل لامصب است که هیچی سرش نمی شود!

میگویند دل مثل خر روی حقایق سرشو زیر می اندازد

و هر سمتی که بخواد می ره

اما من میگویم خر مثل گاو نیست که سرش را بیندازد پایین

و هر سمتی خواست برود

خر یک سری خصوصیات دیگر دارد

مثل مظلومیت،بارکش.تا حالا به همین بارکشی دل فکر کرده ای؟

هر چه بار است این دل بدبخت می برد

تنگی ( دل تنگ ) گرفتگی ( دل گرفته ) شکستگی ( دل شکسته )

درد ( دل درد ) و...!

موجود بارکشیست این دل،همان خر بهتر است...

 

پ.ن:

دل خر است ...

اما بگذار دل من خر بماند

از روباه شدن هراس دارم ای دوست!



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

عمق

 
 

چیزهایی که فقط به عقل انسان می رسد  

 

پایدار نیست!

بگذار پائین تر برود 

به قلبت برسد

عمق پیدا کند 

و ماندگار شود...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

چشمها

 
 
نفرت چشم ها را نزديك بين مي كند

 

 

خشم آستيگمات، ترس آنها را پف مي دهد

 

دروغ آنها را از حدقه بيرون مي زند

 

پنهان كاري آنها را فراري مي كند

 

مهرباني آنها را چروك دار

 

امنيت آنها را قرمز ميكند، فاصله آنها را سفيد

 

عشق چشم ها را روشن ميكند

 

صبر آرامش بخش...

 



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

بگذار تا اضافه شوی در انتهای لیست

 

 

خود را بزن به دلخوشی، اصلا مهم که نیست

 

لبخند هی بزن به خیالات مردم و

 

گریه کن برای خودت مثل یک "دوزیست"...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

تظاهر

 
 
چقدر سخت است...

 

خندان نگه داشتن لب ها

در زمان گریستن قلب ها

و تظاهر به خوشحالی

در اوج غمگینی...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

سکوت

 
 

با سکوت می توانید

 

به آدم ها نزدیک

یا از آنها دور شوید

کلمــات رابطـــه ها را

به گند می کشند...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |
این موبایل و مسنجر است که

 

هر روز

رابطه ها را نزدیک و ساده تر

صمیمیت های غیر ضروری را بیشتر

تعهد ها را کمتر

ایمان ها را سست تر

حقیقت را محو تر

و خانواده را بی معنا تر میکند...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

و آن زناني كه دستگيره تاكسي را دو دستي مي چسبند(۴)

 

مبادا اينكه[تنشان] به تن نامحرم بخورد(5)

و زير لب غر مي زنند(6)

بدانيد و آگاه باشيد كه خود اين زنان [چيز] هستند(7)

و همچون وانت استيشن در زير چادر، زنبيل[و هر كوفت و زهرمار ديگر]حمل ميكنند(8)

و عرضشان با گاو ماده برابر است(9)

[مهم نيست كه] هر چقدر جمع و جور بنشينيد پس آنها شما را له خواهند كرد(10)

و دو غُرت و نيمشان هم باقي ست(۱۱)

 

پ.ن: جزء آخرین نسخه یک مرد...

سوره زن خپلو!... آیات ۴ تا ۱۰!...

قاریان: خوانندگان محترم!!

بدم میاد از اینجور زن ها و همچنین شوهران عریض المقعدشان!(... گشاد)



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

در شعر

 
 

تگرگ را

 

 

پشت پنجره

 

شیر را

 

در قفس

 

و آزادی را

 

در حرف می توان دوست داشت

 

تو را

 

در شعر...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |

مجازات

 
 

هر کس به خاطر ظلمی که بهت کرده

 

 

مستحق مجازاته

 

اگه ببخشیش

 

اونو از حقش محروم کردی...



چهار شنبه 14 / 4 / 1390برچسب:, |