فاجعه در بغضی شکست
که در گلوی من اتفاق...
و از چشمهای تو افتاد !!!
چگونه سر کنم با روزهایی که
مال من نیستند؟؟
با لحظه هایی که بکارتشان را
به زور زخم برمی دارند؟!
و دردی که دنباله ی من است !؟!
و خمیازه های کشدار عصرهای داغ بی رونق !
بیا و همین یک امشب را کنار من سر کن
کنار سیگارم
بطری ام
تنم !!!
نظرات شما عزیزان: