زنجیر شده است
خاطرات زندگی گذشته
بر دست وپاهایم. .
ومرا در بندخود کرده .
میخواهم بگسلم
از آنچه که
از گذشته دور
برمن واقع شده.
ورها شوم از همه بندهایِ
بر دست خود بسته .
اما
خاطرات تلخ
نمیگذارند ،
وهر وفت میخواهم
به خود بیایم
ضربه ای مهلک تر
بر این بدن نحیف
وارد می شود.
نظرات شما عزیزان: